به گزارش مشرق، فردی به نام حسین کمالی که گفته شده «عضو شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان» است با خبرگزاری ایلنا مصاحبه کرده و در بخشی از اظهاراتش با اشاره به برنامههای اصلاحطلبان برای مجلس آینده از مقولات زیر اسم برده است:
«کاهش خودکشی، توسعه سوادآموزی، آموزش یک زندگی مسالمتآمیز، کاهش خشونت اجتماعی، جلوگیری از فرار نخبگان، کاهش طلاق، پرهیز از پرخاشگری»!
وی همچنین در ادامه گفته است: همه مسائل کشور را که نمیتوان در یک گفتگو توضیح داد. بنابراین ما میگوییم مسئله اعتیاد، خودکشی و زندانیان برای ما مهم است و آنها را مورد توجه قرار میدهیم. مسئله سربازی برای ما مهم است. جوانها بهترین سالهای عمرشان تلف میکنند و باید مالیات عمر پرداخت کنند. این نیروها را میتوانیم در بخشهای دیگر فعال کنیم.
*کمالی که دبیر کل حزب اسلامی کار نیز هست، چندی قبل در گفتوگو با ایسنا اظهار کرده بود: ما در همه زمینهها برای انتخابات مجلس برنامه داریم. به جامعه میگوییم که اگر میخواهید به ما رأی بدهید به برنامههایمان رأی دهید. مقرری اشتغال برای همه، اصلاح ساختار اقتصاد، ارتش حرفهای، تامیین اجتماعی عمومی، مقرری بیکاری برای بیکاران، بیمهی عمومی، تحصیلات رایگان در سطح عالی و... برنامههایی هستند که بیان خواهند شد.
(وی البته هم در مصاحبه با ایلنا و هم در گفتوگو با ایسنا تأکید کرده است که اجرای این برنامهها منوط به اکثریت شدن اصلاحطلبان در مجلس آینده است. مسئلهای که مشاهیر اصلاحطلب طی یک سال گذشته دائماً بیان کردهاند به دلایلی محقق نمیشود و صرفاً قرار است به «هر تعداد نامزد ورودی اصلاحطلب به مجلس دهم» اصطلاح «برد حداقلی» اطلاق شود-اتفاقی که یقیناً محقق خواهد شد-)
در ادامه همین اظهارات عجیب و قبل از کمالی، دبیر کل حزب اصلاحطلب مردمسالاری نیز طی سخنانی گفته بود: در حزب مردمسالاری کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی را به سه دسته نامزدهای طلایی، نقرهای و برنزی تقسیم بندی کردهایم!
مصطفی کواکبیان افزوده بود: نامزدهایی که اصلاحطلب هستند و از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند و دارای رأی حداقلی 10 الی 20 درصد هستند و همچنین عضو حزب مردمسالاری هستند، نامزدهای طلایی...نامزدهای نقرهای کسانی هستند که اصلاحطلباند اما در احزاب دیگر عضویت دارند و نامزدهای برنزی کسانی هستند که جزء اصلاحطلبان نیستند اما اصولگرایی خوشخیم هستند!
مسئله چرایی عدم توفیق احزاب در ایران و بویژه احزاب اصلاحطلب، همواره پرسشی اصلی در ذهن برخی جویندگان بوده است.
سؤال دیگری که احتمالاً میتوان پاسخ آنرا با تأمل در اظهارات کمالی و کواکبیان دریافت این است که چرا مردم ایران طی 14 سال گذشته در هیچ انتخاباتی، بصورت حداکثری به اصلاحطلبان رأی ندادهاند؟!
«کاهش خودکشی، توسعه سوادآموزی، آموزش یک زندگی مسالمتآمیز، کاهش خشونت اجتماعی، جلوگیری از فرار نخبگان، کاهش طلاق، پرهیز از پرخاشگری»!
وی همچنین در ادامه گفته است: همه مسائل کشور را که نمیتوان در یک گفتگو توضیح داد. بنابراین ما میگوییم مسئله اعتیاد، خودکشی و زندانیان برای ما مهم است و آنها را مورد توجه قرار میدهیم. مسئله سربازی برای ما مهم است. جوانها بهترین سالهای عمرشان تلف میکنند و باید مالیات عمر پرداخت کنند. این نیروها را میتوانیم در بخشهای دیگر فعال کنیم.
*کمالی که دبیر کل حزب اسلامی کار نیز هست، چندی قبل در گفتوگو با ایسنا اظهار کرده بود: ما در همه زمینهها برای انتخابات مجلس برنامه داریم. به جامعه میگوییم که اگر میخواهید به ما رأی بدهید به برنامههایمان رأی دهید. مقرری اشتغال برای همه، اصلاح ساختار اقتصاد، ارتش حرفهای، تامیین اجتماعی عمومی، مقرری بیکاری برای بیکاران، بیمهی عمومی، تحصیلات رایگان در سطح عالی و... برنامههایی هستند که بیان خواهند شد.
(وی البته هم در مصاحبه با ایلنا و هم در گفتوگو با ایسنا تأکید کرده است که اجرای این برنامهها منوط به اکثریت شدن اصلاحطلبان در مجلس آینده است. مسئلهای که مشاهیر اصلاحطلب طی یک سال گذشته دائماً بیان کردهاند به دلایلی محقق نمیشود و صرفاً قرار است به «هر تعداد نامزد ورودی اصلاحطلب به مجلس دهم» اصطلاح «برد حداقلی» اطلاق شود-اتفاقی که یقیناً محقق خواهد شد-)
در ادامه همین اظهارات عجیب و قبل از کمالی، دبیر کل حزب اصلاحطلب مردمسالاری نیز طی سخنانی گفته بود: در حزب مردمسالاری کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی را به سه دسته نامزدهای طلایی، نقرهای و برنزی تقسیم بندی کردهایم!
مصطفی کواکبیان افزوده بود: نامزدهایی که اصلاحطلب هستند و از فیلتر شورای نگهبان عبور میکنند و دارای رأی حداقلی 10 الی 20 درصد هستند و همچنین عضو حزب مردمسالاری هستند، نامزدهای طلایی...نامزدهای نقرهای کسانی هستند که اصلاحطلباند اما در احزاب دیگر عضویت دارند و نامزدهای برنزی کسانی هستند که جزء اصلاحطلبان نیستند اما اصولگرایی خوشخیم هستند!
مسئله چرایی عدم توفیق احزاب در ایران و بویژه احزاب اصلاحطلب، همواره پرسشی اصلی در ذهن برخی جویندگان بوده است.
سؤال دیگری که احتمالاً میتوان پاسخ آنرا با تأمل در اظهارات کمالی و کواکبیان دریافت این است که چرا مردم ایران طی 14 سال گذشته در هیچ انتخاباتی، بصورت حداکثری به اصلاحطلبان رأی ندادهاند؟!